پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
17 مرداد 1400 - 13:04

خبرنگاران و دوگانه هشدار و امید

خبرنگار باید سنگ صبور جامعه باشد و سنگ صبور بودن، یعنی ترجمان همین حالتی که توصیف شد و حرکت هنرمندانه خبرنگار در مرز میان هشدار و امید.
نویسنده :
حامد کرمانی‌زاده
کد خبر : 9601

پایگاه رهنما:


سال‌ها پیش وقتی خبرنگاری را با فعالیت در سرویس اجتماعی یکی از خبرگزاری‌های بزرگ کشور آغاز کردم، تمام دغدغه ذهنی‌ام این بود که در قامت یک خبرنگار، چطور باید به سهم خودم پل ارتباطی میان مردم و مسئولان باشم و چگونه باید پیش بروم که هم درد‌ها و مشکلات مردم را بدون هیچگونه پرده‌پوشی و ملاحظه‌کاری منعکس کنم و هم با انعکاس نقاط قوت و موفقیت‌ها، امید آن‌ها را زنده نگه دارم و شوق به آینده بهتر را در زندگی‌شان احیا کنم؟ این سوال و دغدغه ذهنی همچنان و بعد از ۱۲ سال کار شبانه‌روزی در دنیای خبر و رسانه، همچنان برای نگارنده این سطور زنده و جاری است و البته، این دغدغه شامل حال خیلی از اهالی قلم و فعالان حوزه رسانه مخصوصا پیشکسوتان این عرصه می‌شود.
واقعیت هم همین است که اگر یک خبرنگار بخواهد بیم و امید را به طور همزمان و توأمان پیش چشم داشته باشد، قطعا کار سختی در پیش خواهد داشت؛ طوری که نه به بهانه امیدآفرینی و انعکاس موفقیت‌ها و به اصطلاح «دیدن نیمه پر لیوان»، در وادی بی‌خیالی و لاپوشانی بیفتد و نه به بهانه انعکاس درد‌ها و مطالبات مردم، به ورطه سیاه‌نمایی بیفتد و به قول معروف، توی دل مردم را خالی کند. مرز میان این دو حالت، بسیار ظریف است و راه رفتن بر روی این مرز هم، هنر و معرفت بالا می‌خواهد؛ «هنر»، یعنی حرفه‌ای بودن در کار خبر و مهارت در بکارگیری ابزار‌ها و تکنیک‌های اطلاع‌رسانی و «معرفت»، یعنی فهم درست از نیاز‌های جامعه و فرصت‌ها و تهدیداتی که پیش روی مردم است. لازمه به دست آوردن این هنر و معرفت هم، اولا احساس مسئولیت و داشتن وجدان کاری بالا و ثانیا مطالعه کافی در حوزه‌های کاری خبرنگار است.
خلاصه کلام اینکه، خبرنگار باید سنگ صبور جامعه باشد و سنگ صبور بودن، یعنی ترجمان همین حالتی که توصیف شد و حرکت هنرمندانه خبرنگار در مرز میان هشدار و امید.
حالا بد نیست به شرایط امروز کشور گریزی بزنیم. تهدیدات بیرونی و تحریم‌های غیرقانونی و ناجوانمردانه، از یک طرف و شیوع بیماری خطرناک و خسته‌کننده کرونا، همراه با نابسامانی‌های اقتصادی و سوء مدیریت‌ها، همه دست به دست هم داده تا روح و روان جامعه را خسته کند و امید آن‌ها را نسبت به آینده ناامید کند؛ حالا این هنر خبرنگاران است که با شناخت دقیق و واقعی فرصت‌ها و تهدید‌ها و یا همان سیاهی‌ها و سفیدی‌ها، هم برای کاهش مشکلات و درد‌های مردم و رفع آن‌ها هشدار صریح بدهند و از مسئولان مطالبه کنند و هم برای حرکت به سمت آینده روشن، برای مردم شوق، امید و انگیزه ایجاد کنند. اگر خبرنگاران و فعالان رسانه به معنای واقعی کلمه، این اعتدال در حرکت و خط و مشی را رعایت کنند، کمترین نتیجه آن، تلاش همگانی برای اصلاح کژی‌ها و ناراستی‌ها و حرکت جامعه به سمت تعالی و پیشرفت و ساختن فردایی بهتر خواهد بود.
البته حرکت در این مسیر راحت نیست؛ هم هجوم بی‌وقفه جبهه رسانه‌ای دشمن نفس انسان را می‌بُرد و هم برخی جریانات تبلیغاتی داخلی، با صد‌ها برچسب و اتهام، حرکت در مرز هشدار و امیدآفرینی را به گونه دیگری ترجمه می‌کنند. خسته نشدن در این مسیر و احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت جامعه، شرط پیمودن این مسیر است، به گونه‌ای که خبرنگاران، جامعه را مانند اهل خانواده خود بدانند و باور داشته باشند که هرگونه خوش‌خیالی یا سیاه‌نمایی، تیشه به ریشه این خانواده بزرگ می‌زند و دودش به چشم همه می‌رود، پس چه بهتر که با تمسک به ارزش‌های اخلاقی و محور قرار دادن اصل «انصاف» و «مسئولیت»، چراغ نقد و مطالبه‌گری مسئولانه و واقعی را در جامعه زنده نگه دارند.
۱۷ مرداد که یادآور شهادت خبرنگاران جبهه رسانه گار بسیجی و متعهد، شهید «محمود صارمی» است، فرصت و بهانه‌ای است تا هم خبرنگاران یک بار دیگر، با خودشان راه پیش رو را مرور کنند و هم بدنه جامعه و مدیران کشور نسبت به اهمیت کار خبرنگاران و حساسیت رسالت آن‌ها تأمل کنند و در نتیجه این تأمل، فرصت بیشتری برای تحول و تعالی جامعه فراهم شود.

ارسال نظرات